سیر مطالعاتی علوم انسانی

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند

سیر مطالعاتی علوم انسانی

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ارمغان تاریکی» ثبت شده است

کرامات عجیب شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی ره 

حاج عباس فخرالدین یکی از ملاکین مشهد بود. او نقل کرد که سالی نخود بسیار کاشته بودیم، ولی ملخها به مزرعه ام حمله کردند و چیزی نمانده بود که همه آن را نابود کنند.

به استدعای کمک، به خدمت جناب شیخ آمدم، فرمودند: « آخر ملخها هم رزقی دارند. »

گفتم: با این ترتیب از زراعت من هیچ باقی نخواهد ماند. فکری کردند و فرمودند: « به ملخها دستور می دهم تا از فردا زراعت تو را نخورند و تنها از علف های هرز ارتزاق کنند. »

پس از آن به ده رفتم، اما با شگفتی دیدم که ملخها به خوردن علفهای هرز مشغولند و آن سال در اثر از میان رفتن علف های زائد، آن زراعت سود سرشاری عاید من ساخت.


۲.

مرحوم حاج سید ابوالفضل خاتون آبادی نقل کرد : « از اصفهان، به قصد زیارت به مشهد مشرف شدم. شبی در خانه حاج شیخ حسنعلی(ره) مهمان بودم.

پس از صرف غذا به محل سکونت خود، مدرسه « حاجی حسن»، مراجعت کردم. اما نیمه های شب، عطش شدیدی بر من عارض شد.

چون در حجره آبی نبود، اجباراً کوزه ای به آب انبار مقابل مدرسه بردم و بسختی از پلکان تاریک آن پائین رفته و کوزه را از آب پر کردم. اما چند پله ای بالا نیامده بودم که گویی یکی، کوزه را از دست من گرفت و آنرا خالی کرد.

دو مرتبه، پائین رفتم و کوزه را پر از آب کردم. بار دیگر همچنان آب آنرا خالی کردند. چند بار این کار تکرار شد.

بناچار بانگ زدم: من میهمان حاج شیخ حسنعلی اصفهانیم و اگر آزارم دهید، شکایتتان را به ایشان خواهم برد. پس از آن، دیگر مزاحم من نشدند.

فردا عصر که به خدمت شیخ رفتم، پیش از آنکه از ماجرا سخنی بگویم، فرمودند: « اگر دیشب نام مرا نبرده بودی، نمی گذاشتند آب برداری. »...


نسخه معنوی شیخ 

شیخ حسنعلی می فرمود من هر چه دارم از عمل کردن این ۵ مورد بعد از نماز بود 

۱. ایت الکرسی تا هو العلی العظیم

۲.تسبیحات حضرت زهرا علیه السلام

۳. ۳ تا قل هو و الله 

۴ . ۳ مرتبه ایه ۲ سوره طلاق و ۳ مرتبه ایه 

و من یتق الله یجعل له مخرجا......

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۰ ، ۲۳:۰۱
ابوالفضل خیراندیش

زندگی نامه استاد مدرس افغانی 

تحصیل :

محمدعلی معروف به مدرس افغانی  در کودکی همراه پدرش به مشهد آمد و یادگیری علوم حوزوی را آغاز نمود.[۴] او شرح نظام را نزد عبدالجواد، ادیب نیشابوری اول و دیگر متون ادبیات عرب را با محمدتقی هروی، ادیب نیشابوری دوم آموخت. مدرس در ۱۳۰۴ خورشیدی، پس از فوت پدر، به قصد تحصیل در حوزه علمیه نجف و به خاطر نداشتن توان مالی و پاسپورت، پیاده به سوی نجف حرکت کرد.[۵] و یک‌سال بعد به کربلا و سپس نجف رسید.

​​​​​​ شهریه 

شیخ مدرس در نجف با وجود شروع تحصیل، تا حدود دو سال موفق به سکونت در مدرسه و دریافت شهریه نشد.[۷] او بعدها در نجف، مدرسه‌ای برای اسکان و تحصیل طلاب افغانستانی تأسیس کرد.[۸] مدرس اولین شهریه را از سید ابوالحسن اصفهانی گرفت.

 

بازگشت به زادگاه 

شیخ مدرس در زادگاه خود، جاغوری غزنی، مدرسه علمیه بنا نهاد و تا ۵ سال به تدریس و تربیت طلاب دینی پرداخت.‍[۱۲] او در حل و رفع دعاوی مردم نیز داوری می‌کرد. از رخ‌دادهای مشهور زمان او، قیام ابراهیم گاوسوار بود که مدرس در تلاش برای آشتی او و دولت کابل، مشارکت داشت.

 

ایشان را ایت الله سید ابوالحسن اصفهانی و خوئی تأیید بر اجتهاد کردند و در اجازه نامه خود نوشتند 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۰ ، ۱۹:۰۰
ابوالفضل خیراندیش